

استفاده كنندگان از اين هاست ملزم به رعايت قوانين كپي رايت و قوانين جمهوري اسلامي ايران هستند
براي استفاده از لينك زير ثبت نام كنين
اول قوانين و مقررات رو بخونين بعد برين صفحه اول و ثبت نام كنين
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 849 | alik89 |
![]() |
1 | 1361 | alik89 |
![]() |
0 | 1694 | amirmail |
![]() |
0 | 1294 | amirmail |
![]() |
0 | 1350 | amirmail |
به گزارش ایران، منوچهر 16 سال دارد و ماموران در حالي وي را دستگير کردهاند که لباس عروس به تن داشت و موتور سواري ميکرد. پسر نوجوان به همراه دوست 18 سالهاش بهنام حسين که در زمان دستگيري راننده موتورسيکلت بوده، صبح روز پنجشنبه 9 آبانماه در حضور «اردمه» دادستان تربت حيدريه پرده از سرنوشت عجيب خود برداشتند.
منوچهر گفت: شب 8 آبانماه با دوستم حسين قرار داشتم برويم و دوري بزنيم. از خانه که بيرون آمدم متوجه شدم خواهرم لباس عروسي کهنهاش را داخل پلاستيکي جلوي در خانه گذاشته است. با ديدن لباس آن را برداشتم و به حسين نشان دادم. ناگهان فکري به سرم زد. لباس را برداشتم و با حسين به خانه يکي از دوستان ديگرم رفتيم. کسي آنجا نبود. لباس را پوشيدم. کمي خودم را آرايش کردم. از سر مسخره بازي تصميم گرفتيم با همان وضعيت موتورسواري کنيم. حسين موتور را روشن کرد. من نيز با لباس عروس و تور سفيد پشت سرش سوار شدم. به راه افتاديم. در خيابانها بوق ميزديم و ميرفتيم. همه مردم با تعجب نگاهمان ميکردند. ساعت 9 شب بود که خودروي گشت پليس جلوي ما را گرفت. تور را روي سرم کشيدم. ماموران پليس با ديدن کفشها و شلوارم فهميدند زن نيستم و دستگيرمان کردند. من اصلاً نميدانستم اين کار جرم است و فقط بهخاطر سرگرمي اين کار را کرديم.
منوچهر اظهار داشت: تا کلاس پنجم ابتدايي درس خواندهام. پدرم شاگرد اتوبوس است و من به خاطر اين که کمک خرج خانه باشم نتوانستم درس بخوانم.
حسين 18 ساله نيز گفت: پدرم کارگر سادهاي است. من نيز مثل منوچهر نتوانستم ادامه تحصيل بدهم و سرکار ميروم. ما وقتي ديديم همه با تعجب نگاه مان ميکنند ذوق کرده بوديم و ادا در ميآورديم. نميدانستيم چه کار اشتباهي کردهايم.
سرهنگ محمد امين شاهرخي، رئيس پليس تربت حيدريه نيز در اين رابطه اعلام کرد: ساعت 9 شب هشتم آبانماه، تيم کلانتري 11 تربت حيدريه هنگام گشتزني مشاهده کردند جواني راننده و كسي که لباس عروس به تن داشت ترک نشين يک موتور است.
وي افزود: با توجه به اين که اين صحنه تعجب شهروندان را به وجود آورده بود پليس بلافاصله موتور را متوقف کرد و در بررسيهاي اوليه مشخص شد كسي که لباس عروس به تن دارد پسري نوجوان است.
سرهنگ شاهرخي با اشاره به اين مطلب که منوچهر و دوستش به اتهام جريحهدار کردن عفت عمومي به مراجع قضايي معرفي شدهاند، گفت: خانوادهها بايد هوشياري و مراقبت بيشتري نسبت به فرزندانشان داشته باشند و آنها را بهطور غيرمستقيم تحت کنترل قرار دهند تا شاهد چنين مشکلات و مسائلي نباشيم.
قدیمترها عکس گرفتن سخت بود به دلیل اینکه هر کسی توان خرید دوربین عکاسی را نداشت و انگار آن زمانها علاقه زیادی به ثبت روزها نبود اما این روزها دوربینهای دیجیتال کوچک و گوشیهای دوربیندار چنان تب عکاسی را بین مردم زیاد کرده است که تقریبا نیمی از مردم لحظه به لحظه روزهای خود را ثبت میکنند و همه به نحوی درگیرگرفتن عکس از خود و اطرافیانشان هستند اما مسئله مهم این است که آیا همه خوشعکس هستیم و به چه کسانی بد عکس میگویند؟ آیا یک عکاس خوب میتواند از یک شخص بد عکس یک عکس خوب بگیرد؟ یا چه کنیم تا خوشعکس باشیم؟ این سؤالات همیشه در ذهن کسانی وجود دارد که عکس گرفتن را دوست دارند. نادر داوودی - عکاس سرشناس ایران- با پیشنهادات خود به ما کمک میکند تا جواب این سؤالها را به دست بیاوریم.
چه کسانی فتوژنیک هستند
در عکاسی مفهوم خوشعکس بودن را فتوژنیک میگویند، یعنی کسی که ذاتا در ژن او چيزي است که میتوان از او عکس خوب گرفت، یعنی این مسئله در «دی ان ای» شخص وجود دارد و این افراد چند ویژگی دارند كه معمولا تشخیص آن برای عکاسان آسان است. وقتی یک عکاس در یک جمع حضور دارد به طور ناخودآگاه علاقهمند است از یک شخص خاص عکس بیشتری بگیرد، یک بخشی از این مسئله مربوط به زیبایی شخص میشود و بخش مهم آن این است که عکاس متوجه میشود وقتی از آن شخص عکس میگیرد او در جمعی که حضور دارد ارتباط صحیحتری با دوربین برقرار میکند که اين یک مسئله کاملا حسی، درونی و روانی است به اصطلاح میگوییم از دوربین نمیترسد و بهراحتی با دوربینی که به او توجه میکند ارتباط برقرار میکند و از آن فرار نمیکند. ترس از دوربین فقط در بین انسانهای عادی نیست؛ هستند چهرههای سرشناسی در دنیا که از دوربین فراریاند و به هیچوجه نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و البته هستند آدمهایی که اصلا چهره و سرشناس نیستند اما بهعنوان مثال در یک جمع فامیلی یا یک پیکنیک به قدری با دوربین راحت هستند که غیر قابل باور است.
تعداد صفحات : 2